محبوب دلها چهار دانشجو شب امتحان به جای درس خواندن به مهمونی وخوش گذرونی رفته بودند و هیچ آمادگی امتحانشون رو نداشتند. ادامه مطلب ... پادشاهی دو شاهین کوچک به عنوان هدیه دریافت کرد. آنها را به مربی پرندگان دربار سپرد تا برای استفاده در مراسم شکار تربیت کند. ادامه مطلب ...
یک فرانسوی دور دنیا چرخیده تا عکسهای جالبی از گرافیتیها و افرادی که بیشترشان کودکان هستند بگیرد. مجموعهای از این عکسها را که در کتاب او منتشر شده است گردآوری کردیم.
بنده گفت خدا چرا آرزویم را بر آورده نمی کنی؟؟ مدت هاست که به درگاهت دست اجابت بلند کرده ام . خدایا همین یکبار ..همین یک آرزو.... و این آخرین آرزوی من است....
ادامه مطلب ...
ﺳﺎﺯﻧﺪﻩ ﺗﺮﯾﻦ ﮐﻠﻤﻪ" ﮔﺬﺷﺖ" ﺍﺳﺖ ... ﺁﻥ ﺭﺍ ﺗﻤﺮﯾﻦ ادامه مطلب ... گفته اند اسبی به بیماری گرفتار آمد و پشت دروازه شهر بیفتاد . صاحب اسب او را رها کرده و به داخل شهر شد مردم به او گفتند ادامه مطلب ... نیمه های شب بود که دختر از شنیدن صدای خروپفی بیدار شد.خواب آلود و خشمگین در بستر خود نیم خیز شد و به جانب صدا نگاه کرد.مادربزرگ بود که طبق معمول هر شب ، با سروصدا به خواب رفته بود. ادامه مطلب ... روزی روزگاری پسرک فقیری زندگی می کرد که برای گذران زندگی و تامین مخارج تحصیلش دستفروشی می کرد.از این خانه به آن خانه می رفت تا شاید بتواند پولی بدست آورد. ادامه مطلب ... کودکی که آماده تولد بود نزد خدا رفت و از او پرسید: ادامه مطلب ...
ادامه مطلب ... استادى از شاگردانش پرسید: چرا ما وقتى عصبانى هستیم داد میزنیم؟ چرا مردم هنگامى كه خشمگین هستند صدایشان را بلند میكنند و سر هم داد میكشند؟ ادامه مطلب ... شيوانا گوشهای از مدرسه نشسته و به کاری مشغول بود و در عين حال به صحبت چند نفر از شاگردانش گوش میداد. يکی از شاگردان ده دقيقه يک ريز در مورد شاگردی که غايب بود صحبت کرد و راجع به مسايل شخصی فرد غايب حدسيات و برداشتهای متفاوتی بيان کرد. ادامه مطلب ... تو شهر بازی یهو یه دختر کوچولو خوشگل اومد گفت : آقا…آقا..تو رو خدا یه لواشک ازم بخر!! نگاش کردم … ادامه مطلب ... در روزگاری کهن پیرمردی روستا زاده ای بود که یک پسر و یک اسب داشت . روزی اسب پیرمرد فرار کرد و همه همسایگان برای دلداری به خانه اش آمدند و گفتند : عجب شانس بدی آوردی که اسب فرار کرد ! ادامه مطلب ... در شهر ما دیوانه ای زندگی میکند که همه او را دست می اندازند و در کوچه پس کوچه های شهر بازیچه بچه ادامه مطلب ... گویند روزی پادشاهی این سوال برایش پیش می آید و میخواهد بداند که نجس ترین چیزها در دنیای خاکی چیست. برای همین کار وزیرش را مامور میکند ادامه مطلب ... ادامه مطلب ... ادامه مطلب ... جک از یک مزرعهدار در تکزاس یک الاغ خرید به قیمت 100 دلار. قرار شد که مزرعهدار الاغ را روز بعد تحویل بدهد. اما روز بعد مزرعهدار سراغ جک آمد و گفت: «متأسفم جوون. خبر بدی برات دارم. الاغه مرد.» ادامه مطلب ... 1- اندیشیدن و شیوه اندیشیدن: تفکر عبارت است از پردازش اطلاعات ، بهره گیری از ادراکات ، مفاهیم ،نماد ها و تصاویر ذهنی - تفکر جریانی است که در آن فرد کوشش می کند مشکلی را که با آن روبرو شده مشخص سازد و با استفاده از تجربیات قبلی خویش به حل آن اقدام فرماید . ادامه مطلب ...
ادامه مطلب ...
از خدا پرسیدم: خدایا چطور می توان بهتر زندگی کرد؟
خدا جواب داد :گذشته ات را بدون هیچ تاسفی بپذیر،با اعتماد زمان حالت را بگذران و بدون ترس برای آینده آماده شو .
آدرس ها
yahoo : siamak_2010_09@yahoo.com ادامه مطلب ... آخرین مطالب نويسندگان موضوعات پيوندها |
|||
|